این قطعه تقدیمی ست به محضر آن انسان کامل که همچنان در خبر از او ، خود را به بیخبری زده ایم !!


خرقه پوشان به وجود تو مباهات کنند

ذکر خیر تو در آن سوی سماوات کنند


پارســایان سفـر کرده در آفاق شهود

در نسیــم صلـوات تـو مناجــات کننــد 


پیش آیینه پیشانی تو هـر شب و روز

ماه و خورشیــد تقاضای ملاقات کنند


پی به یک غمزه اشراقی چشمت نبرند

گرچه صد مرحله تحصـیل اشـارات کنند


بعد از این حکمتیان نیز به سر فصل حیات

عشـق را با نفس سبــز تــو اثبات کننــد


ز کجا آمده ای کاینه سازان این سان 

گـرد نعلیــن تو را جوهـــــر مرآت کنند


قدسیان چون ز تماشای تو فارغ گردند

عطر انفاس تو را هدیه و سوغات کنند


بعد از این شرط نخستین سلوک این باشد

که خـط سیــر نگــاه تو مراعـــات کننـــــد ..
ذکریا اخلاقی