آیا تاریخچه ی عاشورا فقط همین یک صفحه ی کشته شدن " حسین " است ؟ آیا فقط شیون

 و رثاء است ؟ فقط مصیبت است و دیگر هیچ ؟!

اشتباه ما همین است . این تاریخچه یک صفحه ی دیگر هم دارد که قهرمان آن صفحه

حسین است . در آن صفحه دیگر جنایت نیست ُ تراژدی نیست بلکه حماسه است و افتخار .

تجلی حقیقت و انسانیت است و این صفحه ی سفید تاریخچه ی عاشوراست .

اما ما یاد گرفته ایم که به صفحه ی سیاه عاشورا مراجعه کنیم و آن را مطالعه کنیم !

چرا باید همیشه صفحه ی سیاه کربلا گفته شود ؟

چرا همیشه " حسین " را می باید قربانی جنایت جانیان  و زیر سم اسبان مشاهده کرد ؟

چرا با شنیدن نام " حسین " و " زینب " و عاشورا می باید به یاد غم و غصه ی خود

بیفتیم و سوگواری کنیم ؟!

چرا نباید با دید افتخار به عاشورا و قهرمانان جاوید کربلا بنگریم ؟!

" استاد شهید مرتضی مطهری "

*  *  *  *  *  *  *  *  *  *

اکنون شهیدان مرده اند ، و ما مرده ها زنده هستیم !

شهیدان سخنانشان را گفتند و ما کرها مخاطبشان هستیم .

آنها که گستاخی آن را داشتند که وقتی نمی توانستند زنده بمانند مرگ را انتخاب کنند ،

رفتند و ما بی شرمان ماندیم ، صدها که هزارها سال است که مانده ایم .

و جا دارد که دنیا بر ما بخندد که ما مظاهر ذلت و زبونی بر " حسین " و " زینب " مظاهر

حیات و جاودانگی ، می گرییم !

این یک ستم دیگر تاریخ است که ما زبونان ، باید همیشه عزادار و سوگوار آن قهرمانان تاریخ

باشیم . عزادارانی که صفحات را واژگونه می بینند ..

" دکتر علی شریعتی "