" هدف من از قرار دادن این پست در وبلاگ دیدار ، بیان نمودن اعتقادات کلامی خود و برتری دادن دین اسلام به سایر ادیان نبوده و نیست ، بلکه منظور این کمترین در جایگاه خود ، محفوظ بوده و البته قابل دفاع ! دلیل دیگرِ اختصاص دادن این مطلب در پست حاضر ، درخواست تنی چند از دوستان عزیز و هم دانشگاهیان محترمم بوده ، باشد که مقبول نظر افتد . همچنین از اظهار نظر نمودن در خصوص برخی مباحث فلسفی مطروحه در این مطلب و نوع نگاه اشخاص به آن ، صرف نظر و خودداری می نمایم ! "

آلبرت انیشتین در رساله ی پایانی عمر خود با عنوان : "دی ارکلرونگ - 1954 " یعنی : " بیانیه " که در سال 1954 آن را در امریکا و به آلمانی نوشته است - اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح می دهد و آن را کامل ترین و معقول ترین دین می داند .

این رساله در حقیقت همان نامه نگاری محرمانه ی انیشتین با آیت الله العظمی بروجردی است که توسط مترجمین برگزیده ی شاه ایران محرمانه صورت پذیرفته است . انیشتین در این رساله " نظریه ی نسبیت " خود را با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از ( نهج البلاغه ) و بیش از همه ( بحارالانوار ) علامه مجلسی ( که از عربی به انگلیسی ترجمه وتحت نظر آیت الله بروجردی شرح می شده ) تطبیق داده و نوشته است که ؛ هیچ جا و در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمی شود وتنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه ی پیچیده ی " نسبیت " را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان نفهمیده اند !

از آن جمله حدیثی است که علامه ی مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم ( ص ) نقل می کند که : هنگام برخاستن از زمین لباس یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی میخورد و آن ظرف واژگون می شود . اما پس از اینکه پیامبر اکرم ( ص ) از معراج جسمانی باز میگردند مشاهده میکنند که پس از گذشت این همه زمان هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است .

انیشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه ی " نسبیت زمان " دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن مینویسد . همچنین انیشتین در این رساله " معاد جسمانی " را از راه فیزیکی اثبات میکند ( علاوه بر قانون سوم نیوتون = عمل وعکس العمل ) . او فرمول ریاضی معاد جسمانی را عکس فرمول معروف " نسبیت ماده و انرژی " میداند  E = M . C2 >> M = E : C2
یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره عیناً به ماده تبدیل شده و زنده خواهد شد .

او همچنین در همین رساله عقیده ی به " وحدت وجود " را از خرافات های شایع شده توسط ملاصدرا تلقی کرده و آن را از دیدگاه " فیزیک کلاسیک " و " فیزیک نسبیتی " به شدت مورد حمله قرار می دهد .
بطور خلاصه ، او می گوید : هر موجودی دارای حیطه و مرز فیزیکی خاص خود است ( حیّز وجودی ) که امکان ندارد با موجود یا وجود دیگری اتحاد یا وحدت داشته یا بیابد .

در رابطه با  عقل نیز با کمال شگفتی - انیشتین نظریه ی اخباریون شیعه را ( که عقل را نسبی میدانند و در حریم شرع و دین آن را بکار نمیبرند ) صحیح دانسته و میگوید : حق با اخباری های شماست و هنوز زود است که مردم این را بفهمند ! در ادامه نیز فرمول ریاضی خاصی برای " عقل نظری بشر " از مباحث فلسفه ی اسلامی ، ارائه داده و " نسبیت " آن را اثبات میکند .

انیشتین در این رساله همواره از آیت الله بروجردی با احترام و به لفظ " بروجردی بزرگ " یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ " حسابی عزیز " یاد کرده است .

3000000 دلار بهای خرید این رساله توسط پروفسور ابراهیم مهدوی ( مقیم لندن ) با کمک یکی از اعضاء شرکت اتومبیل " بنز " از یک عتیقه فروش یهودی بوده و دستخط انیشتین در تمامی صفحات این کتابچه توسط خط شناسی رایانه ای چک شده و تایید گشته که او این رساله را به دست خود نوشته است . اصل نسخه ی این رساله اکنون جهت مسائل امنیتی به صندوق امانات سری لندن - بخش امانات پروفسور ابراهیم مهدوی - سپرده شده و نگهداری می شود ..


منبع : جهان نیوز و پایگاه اطلاع رسانی آیت الله بروجردی